سیاسی یونسکو ممنوعیت ممنوع جزیره تاریخی

سیاسی: یونسکو ممنوعیت ممنوع جزیره تاریخی ژاپن ورود ممنوع جزیره

  • خرید کتاب از گوگل
  • چاپ کتاب PDF
  • خرید کتاب از آمازون
  • خرید کتاب زبان اصلی
  • دانلود کتاب خارجی
  • دانلود کتاب لاتین
  • توجه: در صورتی که فایل دارای ایراد است یا حقوق نویسنده رعایت نشده با ما تماس بگیرید

    گت بلاگز اخبار حوادث زن جوان قربانی پنجمین طلاق

    مردی که بعداز قتل همسر دومش در اسلامشهر به پایتخت کشور عزیزمان ایران گریخته بود، دو روز بعد از جنایت خود را به پلیس تسلیم کرد. 

    زن جوان قربانی پنجمین طلاق

    زن جوان قربانی پنجمین طلاق

    عبارات مهم : ایران

    مردی که بعداز قتل همسر دومش در اسلامشهر به پایتخت کشور عزیزمان ایران گریخته بود، دو روز بعد از جنایت خود را به پلیس تسلیم کرد.

    به گزارش جام جم، چهارشنبه هفته گذشته مرد 27 ساله پیش از جدایی از همسرش او را در شهرستان اسلامشهربا ضربه های چاقو کشت و فرار کرد و دو روز بعداز جنایت در پایتخت کشور عزیزمان ایران تسلیم شد. متهم 27 ساله به نام فرشید روز شنبه جهت ادامه تحقیقات نزد محسن مدیرروستا، بازپرس شعبه ششم بازپرسی دادسرای جنایی پایتخت کشور عزیزمان ایران انتقال یافته شد.

    وی به بازپرس جنایی گفت: من و همسر اولم با داشتن یک فرزند جدا شده است و بعد با مقتول ازدواج کردم. او به من گفته بود دو ازدواج ناموفق داشته، ولی دروغ گفته و چهارازدواج ناموفق داشت؛ همین باعث اختلاف و دعوایمان شد.

    زن جوان قربانی پنجمین طلاق

    متهم به قتل ادامه داد: حتی چند بار منزل را ترک کرد، ولی به خاطر علاقه ام زمانی که بازگشت دوباره او را پذیرفتم. آخرین بار یک هفته از منزل بیرون بود. من و مادرم پایتخت کشور عزیزمان ایران و شهرری را زیر پا گذاشتیم تا او را پیدا کنیم. حتی در پلیس و دادسرای جنایی پایتخت کشور عزیزمان ایران شکایتی مطرح کردیم تا شاید اورا پیدا کنیم. بعد از یک هفته با یک خط ناشناس تماس گرفت و گفت دیگر تحمل این زندگی را ندارد و از من خواست جدا شویم. در تماس بعدی خواست که چهارشنبه جهت طلاق به دادگاه خانواده اسلامشهر برویم.

    مرد جوان ادامه داد: من قصد جدایی نداشتم، ولی او اصرار به جدایی داشت. چهارشنبه به برابر دادگاه رفتم. او هنوز نیامده بود. یک ساعت منتظر ماندم تا آمد. او ابتدا مهریه 5 سکه ای و حق و حقوقش را می خواست. ولی بعد گفت بیا توافقی جدا شویم، می خواهم با مرد دیگری ازدواج کنم.

    مردی که بعداز قتل همسر دومش در اسلامشهر به پایتخت کشور عزیزمان ایران گریخته بود، دو روز بعد از جنایت خود را به پلیس تسلیم کرد. 

    آن روز با مرد غریبه ای آمد و مدعی شد راننده اش هست. مادرم با او حرف زد، ولی همچنان خواستار جدایی بود. بعدهم به خواست قاضی به دفترخانه ای در حوالی دادگاه رفتیم تا طلاقمان را ثبت کنیم.

    مادرم کنار ماشین ماند و من و همسرم جهت آخرین بار به پارک رفتیم تا در آنجا حرف بزنیم. وی افزود: حرف زدن با او فایده ای نداشت و فقط طلاق می خواست. بعد هم کارد آشپزخانه که پیش از این با آن خودزنی کرده بود را از کیفش درآورد و زیر گلویش گذاشت و ترساندن کرد اگر طلاقش ندهم خودزنی می کند. پیرزنی ما را دید و به واکنش‌ها همسرم اعتراض کرد. حواس او که پرت شد، چاقو را از دستش گرفتم. عصبانی شدم و از روی خشم با همان چاقو زخمی اش کردم.

    مردم به جای زنگ زدن به اورژانس از صحنه زخمی شدن همسرم فیلم می گرفتند.

    زن جوان قربانی پنجمین طلاق

    مردی به من گفت فرار کن. دو روز فراری بودم تا این که تسلیم شدم.

    مادرم گفت تسلیم شو

    مردی که بعداز قتل همسر دومش در اسلامشهر به پایتخت کشور عزیزمان ایران گریخته بود، دو روز بعد از جنایت خود را به پلیس تسلیم کرد. 

    فرشید با دستبندش بازی می کرد. می گفت مدتی شاگرد مغازه فروش مصالح ساختمانی بوده و بعد از مهجور شدنش بدون کار شده است هست. هزینه زندگی اش را با کمک هزینه مادرش و ماهی یک میلیون تومان که دولت به او می داد، تامین می کرده است.

    چطور با مقتول آشنا شدی؟

    من بیماری معنوی داشتم و در مرکز روانی خوابیدن بودم. دو سال پیش با مقتول که او نیز به خاطر ناراحتی اعصاب و مصرف شیشه خوابیدن بود آشنا شده است و به هم علاقه مند شدیم.

    زن جوان قربانی پنجمین طلاق

    از همسر اولت جدا شدی؟

    بله. به خاطر همسر دومم از او جدا شدم. 50 سکه از 315 سکه مهریه اش را پرداخت کردم. یک سال پیش با زن دومم ازدواج کردم.

    بعد چه شد؟

    در این مدت واکنش‌ها خوبی با من نداشت و مدام قهر می کرد. حتی راجع به تعداد ازدواج هایش به من دروغ گفته بود.

    بعد از قتل کجا فرار کردی؟

    به سمت پایتخت کشور عزیزمان ایران آمدم. رفتم سمت میدان خراسان و چاقوی خون آلود را در سطل زباله انداختم. در آن دو روز سرگردان بودم و در خودرویم می خوابیدم. با مادرم تلفنی حرف زدم که خواست تسلیم شوم. من هم روز جمعه رفتم و خودم را به پلیس معرفی کردم.

    می دانی مجازات تو چیست؟

    قصاص.

    واژه های کلیدی: ایران | جدایی | ازدواج | دادگاه | اخبار حوادث


    دانلود


    دانلود فایل ها

    نویسنده : blogzz

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • دانلود رایگان کتاب از آمازون
  • تکست بوک
  • خرید کتاب انگلیسی
  • خرید کیندل آمازون
  • کتاب زبان اصلی
  • خرید کتاب زبان اصلی دانشگاهی
  • باکس کتاب
  • مانگا زبان اصلی
  • قیمت چاپ کتاب PDF
  • چاپ مانگا
  • رفتن به نوار ابزار